۱۳۸۷ دی ۱۶, دوشنبه

بپز و بخور / 17 آبان ماه 1387



روز جمعه نخستین جشنواره ی بپز و بخور برای پابرجایی خلاقیت شکمی بود. ایده ی این جشنواره از صفوراست که یکی از آدم های مورد علاقه ی من به شمار می آد.

من هم به صفورا قول داده بودم که هر جور ممکنه این جا باهاش همراهی کنم با این که اصلا معلوم نبود چه جوری! اما از شانس ما روز جمعه هم مهرنوش سر کار بود و هم محمد. مهرنوش که پرسید برنامه ام برای بعد از کار چیه گفتم والا یک همچین بساطیه و من هم می رم خوابگاه ببینم که چند نفر رو می تونم راه بندازم. از آنجا که کار فرزانگانی جماعت همیشه دقیقه ی ۱۲۰ راه می افته مهرنوش خانم گفت که چه کاریه؟ پاشو بریم خونه ی من جشنواره راه بندازیم و به این ترتیب جشنواره ی ما با ۳ شرکت کننده و ۱ نوع غذا که سالاد عدس محتوی همه جور خوراکی یافت شدنی (به غیر از سس مایونز و کشمش) در یخچال و در آپارتمان مهرنوش بود به رسمیت شعبه برلین جشنواره ی صفورا اینها شد. شایان ذکر است که مراسم با پانتومیم بازی و انواع و اقسام بازی های دیگر تا ۵ صبح ادامه داشت و با بی خواب کردن محمد پایان یافت.

در حال حاضر منتظر گزارش تصویری مهرنوش و گزارش بخش تهران جشنواره از طرف صفورا هستم.

خوش باشید و نوش جان!


هیچ نظری موجود نیست: