بارونی که دیروز اینجا اومد قشنگ یه بوی دیگه داشت، وقتی که سرمو از پنجره بیرون کردم و نفس کشیدم بوی نم خاکش با بوی بهار قاطی بود:
بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک...
سبزه ام به طرز بدی تازه امروز جوونه زده. جالبه که چطور اینجا هم هول و ولای نوروز آدم رو بر می داره. چرا که نه؟ زیبایی نوروز به اینه که مکان و زمان نداره، آدم همیشه می تونه از رویش و تازگی به وجد بیاد. حتی اینجا هم ملت عقلشون به نوروز نمی رسه جشن بهار و چه می دونم عید پاک و یه جور بهانه خلاصه برای خودشون دست و پا می کنن که این موقع سال که می شه سور و سات مختصری به پا کنن.
پس خوش به حال خودمون که حداقل رفتیم سر اصل قضیه. (یک کم قربون خودمون بریم.)
بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک...
سبزه ام به طرز بدی تازه امروز جوونه زده. جالبه که چطور اینجا هم هول و ولای نوروز آدم رو بر می داره. چرا که نه؟ زیبایی نوروز به اینه که مکان و زمان نداره، آدم همیشه می تونه از رویش و تازگی به وجد بیاد. حتی اینجا هم ملت عقلشون به نوروز نمی رسه جشن بهار و چه می دونم عید پاک و یه جور بهانه خلاصه برای خودشون دست و پا می کنن که این موقع سال که می شه سور و سات مختصری به پا کنن.
پس خوش به حال خودمون که حداقل رفتیم سر اصل قضیه. (یک کم قربون خودمون بریم.)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر